رفتار
رژیم اسلامی
حاکم بر
ایران قابل
تغییر نیست محمد
پروین -------------------- "عالیجناب،
مردم ایران
که قربانی
سیاست های
ماجراجویانه،
جاه طلبانه،
خودسرانه،
خشونت بار،
جنگ طلبانه و
غیر انسانی
این نظام
هستند در صف
مقدم مبارزه
برای تغییر
رفتار این
نظام قرار
دارند." اقای
امیر انتظام:
اَنچه رژیم
اسلامی
میکند حاصل
خواست و تسلط
یک فرد و یا
گروهی که بر
خلاف سیاست
های رژیم عمل
کند نیست
که شما قادر
به تغییرش
باشید. تمام
جنایات رژیم
اسلامی از
زندان،
شکنجه، قطع
اعضای بدن،
سنگسار، ستم
مضاعف بر
زنان، اقلیت
های مذهبی و
قومی و غیره
تماما
قانونی و نص
صریح قانون
اساسی و
ملحقات اَن و
در صدر همه
قانون
مجازات
اسلامیست که
مطابق ماده
چهار قانون
اساسی عملا
پاسدار
انطباق
قوانین
اساسی با
قوائد و اصول
اسلامیست.
کلیه جناح
های رژیم و
منجمله جناح
به اصطلاح "اصلاح
طلب" که
احتمالا چشم
امید شما به
اَنست
التزام خود
را عملا به
این قوانین
به اثبات
رسانده اند.
به باور من،
فعالان حقوق
بشر و سیاسی
در ایران و
بسیاری از
مردم ایران
در تلاش
دستیابی به
یک دموکراسی
سکولار در
ایران هستند
و تحقق
این خواست
در قدم اول
با بر چیده
شدن بساط
حکومت
اسلامی ممکن
است نه با
تغییر رفتار
اَن. ا رفتار
رژیم اسلامی
بر اساس
ساختار قدرت
سیاسی،
ایدئولوژیک
اَن، دخالت
دین در دولت،
صدور انقلاب
اسلامی و
تسلط کامل بر
منابع مالی
مملکت
شکل گرفته
است. هر نوع
تغییری در
این زیر بنا
باعث فرو
ریختن کل
سیستم خواهد
شد و از
اینرو هم هست
که هیچ کدام
از جناح ها
بدنبالش
نیستند. بخشی
از رژیم
خواهان
تغییرات
ظاهری است تا
راحت تر و
سریع تر مورد
پذیرش کامل
جامعه جهانی
قرار گیرد و
منافع مالی
دول غرب را
با موجودیت
خویش گره
زده و از
اینرو
حاکمیت خویش
را تثبیت
نماید. همان
چیزی که جناح
احمدی نژاد
با قلدری و
قدر قدرتی
دنبال میکند
و بسیار موفق
تر از دیگران
هم در باج
گرفتن از غرب
بوده است.
تحلیل شما از
این مجموعه
پیچیده این
است که
باور ها و
عملکرد های
این رژیم
ناشی از "ماجراجوئی"
است و در این
رابطه نوشته
اید که: "این
حکومت به
آزادی،
دموکراسی،
صلح و حق
تعیین
سرنوشت ملت
خود هیچ
اعتقادی
ندارد و به
همین دلیل
هیچ نگرانی و
دغدغه ای در
مقابل
مشکلات
اقتصادی،
امنیت روانی
و مادی آن ها
ندارد. و به
راحتی حاضر
است که کل
مردم ایران
را قربانی
ماجراجویی
خود کند." اَقای
امیر انتظام،
سرکوب
اَزادیها و
عدم توجه به
مسائل مالی
مردم ناشی از
"ماجراجوئی"
نیست. این
سرکوب ها
برای بقا و
دوام سیستمی
است که
اکثریتی از
مردم ایران
به آَن "نه"
گفته اند و
از
ایدئولوژی
سرچشمه
میگیرد که
بنای "اصلاح"
را بر حذف
فیزیکی
میگذارد. از
همه مهمتر
این سرکوبها
در جهت سلطه
کامل بر
منابع مملکت
ما و در خدمت
غارت و چپاول
نهادهای
وابسته به
رژیمی است که
از گور تاریخ
سر برون
اَورده و
میداند که
شانس دیگری
هرگز نصیبش
نخواهد شد. تحریم
هوشمندانه
رژیم اسلامی
دقیقا بر
همین اساس
است که به
جای ایجاد
ارتباط و کمک
به این رژیم
و توانمند
کردن اَن،
نهادهای
سرکوب و مالی
رژیم تحت
فشار قرار
گیرند تا
مردم در جنگ
خود با این
رژیم که بر
بنیاد
نافرمانی
مدنی استوار
است توانمند
شوند. تحریم
های
هوشمندانه
همانطور که
در نوشته های
متعددی
توضیح داده
شده است،
مبنای حقوق
بشری دارد و
تنها
نهادهای
سرکوب و مالی
رژیم اسلامی
را هدف قرار
میدهد [.۱،
۲،۳] بیش
از ۶۰ در صد
اقتصاد
ایران تحت
کنترل کامل
بنیادها و
نهادهائی
است که تنها
به ولی فقیه
پاسخگو
هستند [۴]. شما
بدون توجه با
ماهیت تحریم
های
هوشمندانه
همان حرف
حامیان و
لابی گران
رژیم را
تکرار
میکنید که
تحریم ولو
نوع
هشیارانه
اَن بر مردم
فشار میاورد
و در نامه
خود نوشته
اید:
اَیا
تحریم بانک
هائی که
مستقیما در
جهت ایجاد
امکانات
مالی برای
سپاه قدس و
حزب اله کار
میکنند برای
مردم تورم و
بیکاری
ایجاد میکند؟
اَیا
جلوگیری از
سفر مسئولان
این نهادها
به خارج کشور،
باندهای
قاچاق را
تقویت میکند
و فشاری بر
مردم ایجاد
میکند؟ اَیا
قرار دادن
سپاه
پاسداران در
لیست
تروریست ها
مردم ایران
را ناراحت
خواهد ساخت؟ اَقای
امیر انتظام،
طرح
پیشنهادی
شما را
سازمان ملل و
سایر
نهادهای
دیگر بین
المللی از
بدو تاسیس
رژیم ظلم
اسلامی بدون
کوچکتری
اثری اجرا
کرده اند. هر
سال از جانب
سازمان ملل،
نهادهای
حقوق بشر بین
المللی،
اتحادیه
اروپا، و
وزارت امور
خارجه
امریکا
گزارشات
بسیار جامعی
در زمینه نقض
حقوق بشر در
ایران منتشر
شده و از
رژیم اسلامی
خواسته شده
است که از
معیارهای
بین المللی و
کنوانسیون
ها تبعیت کند.
رژیم اسلامی
هم با ندیده
گرفتن این
درخواست ها و
بر اساس
تعابیر خاص
خود به اَدم
کشی هایش
ادامه داده
است. دلیل هم
این بوده است
که در صورت
عدم پذیرش
این درخواست
ها تنبیهی
برای رژیم
اسلامی در
نظر گرفته
نشده و
ارتباطات و
معاملات غرب
با این رژیم
مشروط به
پذیرش این
خواست ها
نبوده است.
حدود ۶ ماه
پیش اتحادیه
اروپا یکی از
بهترین و
جامع ترین
گزارشات را
در مورد نقض
حقوق بشر در
ایران منتشر
کرد و کماکان
خواستار
توقف اَنها
شد. منتها در
همان روزها
چهار کمپانی
اَلمانی،
ایتالیائی،
فرانسوی و
یونانی
مذاکرات
جدیدی را
برای عقد
قرار داد های
مالی با رژیم
اسلامی
اَغاز کردند.
این درخواست
ها و گزارشات
تنها برای
حفظ ظاهر و
در واقع
پوشاندن عدم
توجه عملی
اَنها به نقض
حقوق بشر در
ایران بوده
است. اینروزها
حامیان و
لابی گران
رژیم هم برای
اینکه پوششی
برای تلاش
های خود
بیابند، همه
مدافع حقوق
بشر شده اند.
به تجربه
دریافته اند
که بهترین
تاکتیک برای
لوث کردن نقض
حقوق بشر
درایران
بسنده کردن
به گزارش در
مورد اَنست.
اینروزها
یکی از فعال
ترین لابی
گران رژیم،
سازمان نیاک،
که از بدو
تاسیسش
بدنبال
ایجاد
ارتباط بدون
و قید و شرط
دنیا با رژیم
اسلامی است و
تا چند ماه
پیش
کوچکترین
اشاره ای به
نقض حقوق بشر
در ایران
نکرده است،
به خیل دیگر
گزارش گران
نقض حقوق بشر
اضافه شده
و در سایت
خود در صدد
است که
اَبروی از
دست داده خود
را با پخش
اعلامیه های
سازمان عفو
بین الملل
بدست اَورد.
منتها بنظر
اَنها اَدم
کشی های رژیم
نباید
کوچکترین
اثری در
مناسبات
دنیا با این
رژیم داشته
باشد. اَنها
میخواهند
چین دومی
ایجاد کنند
که کماکان
اعدام و
شکنجه میکند،
تمام نهاد
های حقوق
بشری و دنیای
غرب هم اَنها
را محکوم
میکنند
منتها
ارتباطات و
معاملات با
اَن بدون
کوچکترین
وقفه ای
ادامه دارد.
یادداشت
ها: ۱-
نامه اَقای
امیر انتظام
به دبیر کل
سازمان ملل http://mehr.org/amirentezam_letter_UN.htm ۲-نقش
ایرانیان
برون مرز در
اثر گذاری بر
سیاست های
غرب و مقابله
با شبکه لابی
گران http://mehr.org/Sanction_role_in_fighting_IR.htm |