یک
زن ایرانی پس
از سالها
مبارزه راه
فرار میجوید خلاصه
ای از نوشته
جرج مک لاود
نویسنده
کانادائی او
که ۳۸ سال
دارد میگوید
"من همه چیز
خود را از
دست داده ام.
کارم،
اَینده ام و
همه چیزم را."
او میگوید: "
زنان در این
کشور قادر به
انجام هیچ
چیز نیستند.
حکومت به ما
میگوید
چگونه لباس
بپوشیم،
چگونه با
مردان رفتار
کنیم، ... چه
بگوئیم. من
میخواهم به
کاناد بروم
که اَزاد شوم.
من یک مجرم
نیستم. این
حق من است که
چگونه لباس
بپوشم." "
۸۰ در صد
زنان ایران
نمیخواهند
که بزور چادر
سر کنند.
مسلمانان
ترکیه چادر
نمی پوشند،
چرا من باید
بپوشم؟ دولت
نمیتواند به
من بگوید
چگونه لباس
بپوشم." او
به خاطر این
مقاله ۱۵ روز
به زندان
افتاد و
بارها در
زندان مورد
حمله و اَزار
قرار گرفت.
ملک زاده
میگوید: "اَنقدر
به سر من لگد
زدند که
بیهوش شدم.
بعلت اَسیب
هائی که به
سرم وارد شد
و شکستگی
بینی ام در
بیمارستان
بستری شدم." "
در این مملکت
اگر حکومت با
شما مخالف
باشد،
میتواند همه
چیز شما را
بگیرد.
اینچنین است
که من علیرغم
نوشتن دو
کتاب در رشته
پزشکی دیگر
نمی توانم
کار بگیرم.
اَنها به من
دستور داده
اند که دیگر
قدم به محوطه
دانشگاه
نگذارم. پسرم
را نیز به
خاطر من از
دبیرستان
اخراج کردند.
اَنها از همه
طرف دارند به
من ضربه
میزنند." "از
سوی دیگر با
اصلاح
طلبانی
مواجه هستید
که اغلب غیر
صادق هستند و
نه مایلند و
نه قادر که
تغییری
انجام دهند...
شما اگر بطور
کلی یک اصلاح
طلب واقعی
باشید، نه
تنها در
نهادهای
سیاسی نگاه
داشته
نخواهید شد
بلکه
میتواند
جایتان
زندان باشد." بسیاری
از ایرانیان
مایلند که
استیصال خود
را بیان کنند
ولی بر عکس
ملک زاده
حاضر به
افشای نام
کامل خود
نیستند. علی
در حالیکه در
کنار دوست
دختر خود
خارج از
محوطه
دانشگاه
تهران
ایستاده بود
گفت: "
دولت
کاندیداها
را دست چین
کرده است و
میخواهد
برای دنیا
نمایشی راه
بیاندازد.
این
انتخابات یک
مضحکه است. باور
کنید که اگر
این
انتخابات
اَزاد و
منصفانه
باشد، این
تند رو ها ۲۰
در صد هم رای
نخواهند
اَورد." در
خیابانهای
تهران، زنان
جوان قانون
حجاب اسلامی
را با اَرایش
کردن، و رها
کردن حجاب بر
شانه های خود
و دست دوست
پسرهایشان
را گرفتن زیر
پا میگذارند.
|
MEHR
Tel: (310) 377- 4590
Fax: (310)377- 3103
URL: http://mehr.org