یک زن ایرانی پس از سالها مبارزه راه فرار میجوید

خلاصه ای از نوشته جرج مک لاود نویسنده کانادائی

 ثریا ملک زاده، بانوئی که برای چالش رژیم اسلامی و ادعاهای دروغینش خود را کاندید نمایندگی مجلس کرده بود، بعد از رد صلاحیتش به خاطر عدم انطباق با معیارهای اسلامی، زندانی شده و بعد نیز اَنچنان تحت فشارهای مختلف قرار میگیرد که بطور علنی به سفارت کانادا تقاضای  پناهندگی داده است.

او که ۳۸ سال دارد میگوید "من همه چیز خود را از دست داده ام. کارم، اَینده ام و همه چیزم را." او میگوید:

" زنان در این کشور قادر به انجام هیچ چیز نیستند. حکومت به ما میگوید چگونه لباس بپوشیم، چگونه با مردان رفتار کنیم، ... چه بگوئیم. من میخواهم به کاناد بروم که اَزاد شوم. من یک مجرم نیستم. این حق من است که چگونه لباس بپوشم."

" ۸۰ در صد زنان ایران نمیخواهند که بزور چادر سر کنند. مسلمانان ترکیه چادر نمی پوشند، چرا من باید بپوشم؟ دولت نمیتواند به من بگوید چگونه لباس بپوشم."

 البته دولت به او گفت که چگونه لباس بپوشد و سر پیچی او بود که برایش مسئله زا شد.

 اولین در گیری ملک زاده با مسئولان دولتی در سال ۲۰۰۴ با مقاله ای که او در مورد حقوق زنان در یکی از روزنامه های اصلاح طلب نوشت اَغاز شد. او در این مقاله این بحث را عنوان کرده بود که زنان حقوق مساوی با مردان را طلب میکنند و باید قادر باشند اَنگونه که میپسندند لباس بپوشند.

او به خاطر این مقاله ۱۵ روز به زندان افتاد و بارها در زندان مورد حمله و اَزار قرار گرفت. ملک زاده میگوید:

"اَنقدر به سر من لگد زدند که بیهوش شدم. بعلت اَسیب هائی که به سرم وارد شد و شکستگی بینی ام در بیمارستان بستری شدم."

 یک سال بعد، او مجددا بخاطر نوشتن در مورد حقوق زنان ۱۰ روز و برخورد به مسئله اعتیاد در ایران ۷ روز به زندان افتاد. با دستور دولت، دانشگاه او را از شغل اَموزش خود محروم و اخراج کرد. بعلت بیکاری خانه خود را از دست داد و با بچه هایش به اَپارتمان کوچکی نقل مکان کرد. علیرغم داشتن مدرک در رشته پزشکی و سابقه تدریس در دانشگاه بعلت دستور دولت نتوانست کاری پیدا کند. او میگوید:

" در این مملکت اگر حکومت با شما مخالف باشد، میتواند همه چیز شما را بگیرد. اینچنین است که من علیرغم نوشتن دو کتاب در رشته پزشکی دیگر نمی توانم کار بگیرم. اَنها به من دستور داده اند که دیگر قدم به محوطه دانشگاه نگذارم. پسرم را نیز به خاطر من از دبیرستان اخراج کردند. اَنها از همه طرف دارند به من ضربه میزنند."

 داستان ملک زاده منحصر بفرد نیست. صدها کاندید به لیست سیاه وارد شده اند و صدای روزنامه ها و روزنامه نگاران  بسیاری را  خفه کرده اند.

 یک استاد دانشگاه که از وحشت حاضر به گفتن نام خود نبود میگوید:

 " مردم از دست این سیستم مستاصل شده اند. شانسی دیگر برای این انتخابات وجود ندارد. اَنها نه به اصلاح طلبان اعتقادی دارند و نه به محافظه کاران."

 "از یک سو شما با محافظه کارانی روبرو هستید که در مورد هر چیزی که غیر اسلامی بنظر بیاید دیوانه میشوند."

"از سوی دیگر با اصلاح طلبانی مواجه هستید که اغلب غیر صادق هستند و نه مایلند و نه قادر که تغییری انجام دهند... شما اگر بطور کلی یک اصلاح طلب واقعی باشید، نه تنها در نهادهای سیاسی نگاه داشته نخواهید شد بلکه میتواند جایتان زندان باشد."

بسیاری از ایرانیان مایلند که استیصال خود را بیان کنند ولی بر عکس ملک زاده حاضر به افشای نام کامل خود نیستند. علی در حالیکه در کنار دوست دختر خود خارج از محوطه دانشگاه تهران ایستاده بود گفت:

" این انتخابات یک مضحکه است."

" دولت کاندیداها را دست چین کرده است و میخواهد برای دنیا نمایشی راه بیاندازد. این انتخابات یک مضحکه است.  باور کنید که اگر این انتخابات اَزاد و منصفانه باشد، این تند رو ها ۲۰ در صد هم رای نخواهند اَورد."

 بسیاری از جوانان بجای اینکه علنا مخالفت خود را از طریق رسانه های سیاسی بیان کنند، تنها سعی دارند که با کمک تکنولوژی مدرن و در خفا  از قوانین اسلامی سر پیچی کنند. در متروی تهران اغلب  تلفن های سلولار از تصاویر زنان برهنه ای که این جوانان یاغی برای هم میفرستند اشباع است.

در خیابانهای تهران، زنان جوان قانون حجاب  اسلامی را با اَرایش کردن، و رها کردن حجاب بر شانه های خود و دست دوست پسرهایشان را گرفتن زیر پا میگذارند.

MEHR
P.O. Box 2037
P.V.P. , CA 90274

Tel: (310) 377- 4590
Fax: (310)377- 3103 
URL: http://mehr.org

    Back to Home Page

setstats

setstats

setstats

setstats