فدراليسم
قومي طرحي
ارتجاعي
براي آينده
ايران سام قندچي دوباره
با اينکه اين
موضوعات را
از نظر
تئوريک
بارها مفصلاً
بحث کرده ام (1)
اما مجبورم
دوباره به
روشني بيان
کنم هرچند
جريانات
مورد خطاب من
با استفاده
از نام هاي
مستعار در
اينترنت سعي
در ترور
شخصيت و حمله
به من دارند
بدون آنکه
رهبران آنها
در حزب
دموکرات و
کنگره مليت
هاي ايران
فدرال که
سردمدار اين
برنامه هاي
ايران
برانداز
هستند،خود
پاسخ گوئي
کنند. از
سوئي در
تشکيلاتهاي
فرونت
تلويزيوني و
راديوئي شان
تظاهر به
ايراندوستي
ميکنند و
خيلي
دوستانه
تماس
ميگيرند اما
از سوي ديگر
مخالفت علني
با برنامه
هاي ايران
براندازشان
را با ترور
شخصيت از
طريق نام هاي
مستعار
پاسخ ميدهند
تا مسؤليت
مواضعشان را
مستقيماً به
عهده نگيرند. ايران
نه کشوري است
که از جنگ
بيرون ميايد
و نه مناطقي
است که تازه
بخواهند يک
کشور مدرن
ايجاد کنند
که بخواهند
تصميم
بگيرند
سيستم
کانتوني
سوئيس و مدل
هاي
کنفدراسيونيزم
قومي را
دنبال کنند
يا از مدل
فدراليسم
کلوني هاي
آمريکا،
پيروي کنند.
علت آنکه خود
من فدراليسم
استاني را
براي ايران
توصيه کرده
ام که به شکل
تطور
فدراليسم در
آمريکا
شباهت دارد
نيز ابداً
بخاطر چنان
تصور هاي
باطلي نبوده
است که فکر
کنم تازه
ايران قرار
است کشور
سازي کند
بلکه صرفاً
به اين خاطر
بوده است که
کشور موجود
که صدر سال
پيش بصورت
دولت مدرن
تکامل يافته
و با
استانهائي
که ثمره
تاريخ آن است
ميتواند با
اين مدل
فدراليسم
استاني به **کنترل
و توازن**
بيشتر که رشد
دهنده
دموکراسي
است دست يابد
که اصل معني
آنهم به
انتخابي
بودن سه قوه
در هر استان
بجاي انتصاب
آن از مرکز
است (2). وگرنه
حل مسأله
حقوق اتنيکي
چه اين مدل
اتخاذ شود و
چه نشود
موضوعي
مربوط به
حقوق مدني در
ايران است و
دولت قومي
راه حل آن
نيست. اصلاً
بحث مخالفت
با فدراليسم
قومي به اين
خاطر نيست که
عملي نيست.
بحث اين است
که حکومت
قومي در يک
استان يا دو
استان يا همه
کشور
ارتجاعي است.
توجه به
خواستهاي
اتنيکي
زباني و
فرهنگي اصلاً
ربطي به قبول
دولت اتنيکي
ندارد (3)
همانگونه که
توجه به
خواستهاي
مذهبي ربطي
به قبول دولت
مذهبي ندارد
و اتفاقًا به
عکس است و
جکومت قومي و
مذهبي خود
عامل
تبعيضات
قومي است.
مثلاً بيشتر
تبعيضات
عليه آذري ها
يا کردها در
آذربايجان
يا کردستان
ايرا ن نيست
بلکه در
خراسان يا
تهران است و
مقابله با
اين تبعيضات
را نميشود با
ايجاد دولت
قومي در
آذربايجان
حل کرد. هر گونه
تهديد شخصي و
توهين و غيره
هم پاسخ به
اين بحث هاي
من نيست.
دولت مدرن
بيش از يک
قرن در ايران
پس از انقلاب
مشروطه شکل
گرفته و ما
تازه در آغاز
کشور سازي در
ايران
نيستيم که
بخواهيم
مرزهايمان
را تعيين
کنيم و يا
موضوع
فکريمان اين
سؤال ها باشد.
اگر هم
وضعيتي نظير
يوگسلاوي در
ايران پيش
بيني کنيم،
اگر در تجریه
انقلاب 57
آموخته
باشيم که به
اشتباه
طرفداران
حکومت مذهبی
را مترقي
پنداشتيم،
اينبار آنها
را که حکومت
قومي
برايمان
خواب ديده
اند را مترقي
نگاه نکرده و
به روشني با
آنها از همين
حالا خط کشي
خواهيم کرد. آنچه هم
از گذشته هاي
دور دست
ايران چه در
فلات ايران
نظير
کشورهاي
تاجيکستان و
ازبکستان و
آذربايجان
شوروي سابق
است اگر روزي
خواستند در
فدراسيوني
با ايران يا
در منطقه
متحد شوند نه
فدراسيوني
قومي است نه
فدراسيون
استاني بلکه
پديأه تازه
اي است نظير
اتحاديه
اروپا و اصلاً
به اين بحث
ها ربطي
ندارد. اشتباه
معيني که
برخي از
دوستان
سياسي کرد در
ايران
ميکنند اين
است که دولت
منطقه اي
کردستان
عراق
برايشان
مايه گمراهي
شده است و
حالا مثلاً
ميگويند
شيعيان و سني
هاي کرد
ايران اگر
متحد شوند و
يا اگر وحدت
زباني بين
کردها در
استانهاي
کردستان و
آذربايجان
شرقي و
کرمانشاهان
و ايلام
ايجاد شود
ميتوانند
دولت منطقه
اي مثل
کردستان
عراق در
ايران بوجود
آوردند. اگر
کردستان
عراق تازه
تلويزيون و
برنامه کردي
دارد،
آذربايجان
شوروي سابق
سالهاي
مديدي است که
همه اين
چيزها را
داشته است.
موضوع کردها
و آذري هاي
ايران اين
حرفها نيست. آن مناطق
در زمانهاي
مختلف به
دليل جنگهاي
با عثماني يا
روسيه و
تاريخ بعد از
آن به آن
گونه شکل
گرفته اند (4).
ايران نه
تنها حالا
بلکه در 100 سال
گذشته در حال
کشور سازي
نبوده است و
حتي در زمان
انقلاب 57
چنين نبود و
امروز که
اصلاً جنبش
سياسي ايران
انقدر
انقلاب را در
نظر ندارد و
در پي تحول
مسالمت آميز
است. آنها هم
که به دنبال
حمله نظامي
به ايران
هستند و فکر
ميکنند حمله
اي به ايران
شود و
کشورهاي
کوچک از
ايران
بسازند فقط
داغ خيانت بر
پيشاني شان
از سوي حتي
کرد ها و
آذري هاي
ايران خواهد
خورد و مانند
آنان که
بخاطر
همکاري با
صدام انگ
خيانت
خوردند به
اينگونه از
جنبش سياسي
ايران طرد
خواهند شد.
اين کنگره
مليتهاي
ايران فدرال
هم بهتر است
بساط خود را
زودتر جمع
کند. دوران
کمينترن و
تصميم گيري
بيگانگان
براي ايران
مرزهاي
سالها است که
سپري شده است.
نيروهاي
متعلق به
حنبش
دموکراتيک
ايران که
عامل خارجي
نيستند
بايستي صف
خود را از
اين جريانات
جدا کنند و
روشن کنند که
به دنبال
دموکراتيزه
کردن ايران
هستند .
استفاده از
مدلهاي
فدراليسم
استاني در
کشور موجود
ايران هم نه
براي ايران
فکني بلکه
براي رشد
دموکراسي در
ايران است و
بس. بازهم
تکرار ميکنم
مسأله ايران،
کشور سازي
نيست که حالا
بخواهيم
چهار استان
را ادغام
کنيم و
کردستان
تازه اي
بسازيم که
بعداً به
کردستان
بزرگ پژاک
برسد (5). اين
ديدگاهها در
مورد
آذربايجان
دنبال شد و
يک نسل نابود
شد. اين راه
غلط را
دوباره
آزمايش
نکنيم. مسأله
عملي بودن يا
نبودن مطرح
نيست مسأله
اين است که
اين ها راه
غلطي براي هر
نيروي جنبش
دموکراتيک
ايران است و
انرژي جنبش
را بجاي سوق
دادن به
دموکراتيزم
به سوي تنفر
قومي ميرد.
حزب پژاک
نمونه زنده
آن را در
ترکيه نشان
داده است و
ايران تازه
با مسائل
ترکيه روبرو
نيست که اين
شعبه پژاک
براي مردم
ايران تجويز
ميکند. اين
کارها ربطي
به
آزاديخواهي
براي ايران
ندارد و جنبش
نوپاي
سکولار و
دموکراتيک
ايران را
نابود ميکند.
به اميد جمهوري
آينده نگر
فدرال،
دموکراتيک،
و سکولار در
ايران، سام قندچي،
ناشر و سردبير ايرانسکوپ 31
فروردين پانويس
ها: 1. https://p9.secure.hostingprod.com/@www.ghandchi.com/ssl/543-MadinehFazeleh.htm
2. https://p9.secure.hostingprod.com/@www.ghandchi.com/ssl/535-FederalismeOstani.htm 3. https://p9.secure.hostingprod.com/@www.ghandchi.com/ssl/495-HaleMasalehMeli.htm
5.
https://p9.secure.hostingprod.com/@www.ghandchi.com/ssl/700-KurdsIran.htm
5. https://p9.secure.hostingprod.com/@www.ghandchi.com/ssl/478-GreaterKurdistanPanacea.htm
|
برای
همکاری با
گروه مهر از
این اتصال
استفاده کنید
برای
کمک مالی به
مهر از این
اتصال
استفاده کنید
لطفا
نظرات خودتان
را با ما در
میان بگذارید
MEHR
P.O. Box 2037
P.V.P., CA 90274
Tel: (310) 377-4590
Fax: (310) 694-8039
E-mail:
mehr@mehr.org
URL: http://mehr.org